فیلسوف آلمانی می گوید: انسان موجود عجیبی است! اگر به او بگویید در آسمان خدا، یکصد میلیارد و نهصد و نود و نه ستاره وجود دارد بی چون و چرا می پذیرد. اما اگر در پارکی ببیند روی نیمکتی نوشتهاند: رنگی نشوید! فوراً انگشت خود را به نیمکت میکشد تا مطمئن شود.
بعضی آدمها اینطوریاند! البته به من و شما ربط زیادی نداره، هر کسی دوست داره یه طوری باشه، اما خوب، این آدمها به خودشون ضربه زیادی میزنن و اطرافیانشون رو از خودشون دور میکنن … چون به آدمهای بیاعتماد و بدبینی تبدیل میشن که کمتر پیش میاد کسی چیزی بهشون بگه و باور کنن.
البته نه اینکه خوشبینی و خوش خیالی مفرط چیز خوبی باشه، ولی این هم از اون ور بوم افتادنه. این آدمها هم حوادثی پیش میاد توی زندگی براشون که دیگران بهشون اخطار دادن و گوش نکردن (مثل همون نیمکت!) هم به نسبت دیگران چیزای کمتری یاد میگیرن و دیرتر (چون هر کسی هر چیزی بهشون میگه مثل نیمکت خودشون باید بهش برسن!)
بله، انسان موجود عجیبی است!